اشرفعلیه زنان
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۲۸۱۷۴
بهمن ۱۴۰۱ بود که در جشنواره فجر به تماشای فیلمی باعنوان «سرهنگ ثریا» نشستم و قطرههای اشک من هم مثل اکثر مخاطبان این قصه پرغصه پشت پلکهایم نماند و جاری شد وتحت تاثیر درماندگی خانوادههایی قرار گرفتم که پشت کمپ اشرف برای دیدار فرزندانشان ضجه میزدند اما انگار مسخشدگان سازمان تروریستی منافقین کر و کور شده بودند که این شوق و تمنا را نمیدیدند و با سنگباران، پاسخگوی مادرانی بودند که از عالم و آدم بریده و برای پاسخ دادن به ندای دلشان سر به بیابان گذاشتهاند تا شاید چارهای برای درد دلتنگیشان بیابند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، جام جم در مطلبی با عنوان «اشرف علیه زنان» نوشت: اما این اتفاق نمیافتد و ما که فقط تماشاگر پلانهایی از این روایت واقعی هستیم با ذهنی پر از هیاهو، افکار منفی و نفرت از اعضای سازمان مجاهدین خلق، سالن راترک میکنیم اما واقعیت این است که مصائب این مادران که جسم و ذهن فرزندانشان توسط منافقین به یغما رفته است و سهمشان تنها یک قاب عکس از فرزند اسیرشان است، پایانی ندارد و بدتر از همه اینکه برای شکایت ازاین ظلم آشکار راه به جایی ندارند زیرا نهادهای پاسخگوی بینالمللی نیز همدست این جانیان بیوطن هستند.
اخبار مرتبط با برگزاری دادگاه منافقین درتهران بعد از یک عمر جنایت و همزمانی حکم حبس ابد حمید نوری بااین رویداد مهم، دوباره روایتهای مستند و گزارشهای خبری مرتبط با خیانتها و خرابکاریهای سازمان تروریستی منافقین را بر سر زبانها انداخت و ما را بر آن داشت تا برنامه این هفته جامپلاس را به مادر چشمانتظاری اختصاص دهیم که با کفشهای آهنی در جستوجوی فرزند ربوده شدهاش به کمپ اشرف رفت و ابعاد جدیدی از جنایتهای گروهک منفور رجوی را برای ما بازنمایی کرد.صحبتهای طرح شده در این گفتوگو برایمان مسجل کرد که سران سازمان تروریستی منافقین منفورتر و وحشیتر از صهیونیستها هستند چرا که به هموطن و هممسلک خودشان هم رحم نمیکنند و مثل سنگ قبر سرد و بیروح هستند و در تاریکی زندگی میکنند ودست آخر از این کمپ به آن اردوگاه تبعید میشوند.
ثریا عبداللهیخانم ثریا عبداللهی، شخصیت اصلی فیلم سرهنگ ثریا به شرح وضعیت اسفناک زنان درکمپ اشرف پرداخت تا بار دیگر به دروغ بودن اقدامات و شعارهای این فرقه تروریستی پی ببریم. گفتوگو در خصوص تلاشهای خانواده اسرای کمپ اشرف، پیگیری جنایات منافقین در مجامع بینالمللی، نحوه جذب و اسارت افراد توسط سرشاخههای سازمان تروریستی منافقین، ضرورت معرفی ماهیت واقعی این سازمان تروریستی به جوانان و ... ازجمله موضوعاتی بود که در این مصاحبه به آن پرداختیم.
روایتهایی که ما از شما شنیدم تلخ، دردناک و بسیار عاشقانه بود. منافقین را میشناختید؟ ماجرا به چه صورت اتفاق افتاد؟ قبل از اینکه پسر شما توسط آنها ربوده شود درخصوص جنایاتی که منافقین انجام داده بودند اطلاعی داشتید؟
من منافقین را اصلا نمیشناختم. در حد کلمه منافقین در ایران شنیده بودم و در همین حد میشناختم. پسرم در ایران ورزشکار بود و پنج سال سابقه باشگاهی داشت. برای دریافت مدرکی باید به آلمان میرفت و این مسیر از راه ترکیه میگذشت؛ با دوستش عازم ترکیه شد و آنجا علی آنکارایی پسرم را ربود. حدود چهار سال دنبال پسرم بودم تا اینکه متوجه شدم در بین منافقین در عراق است. من از جنایتهای این فرقه اطلاعی نداشتم. من هیچ شناختی از این فرقه منفور نداشتم. با توجه به فعالیتهای چندین ساله باز هم احساس میکنم چهره منفور این فرقه را نمیشناسم.
با وجود گذشت چند دهه از انقلاب تا قبل از اینکه درگیر این ماجرا شوید، شناخت کافی از جریان منافقین نداشتید؟
دقیقا درست است. از سال۸۸، نزدیک به ۱۵سال است که در اینخصوص پرسوجو میکنم تازه این فرقه را میشناسم. با توجه به اینکه خودم در اشرف حضور داشتم جنایتهای فرقه را از طریق نفراتی که در اشرف اسیر بودند و جدا شدند، شنیدم. جنایت گروهک منافقین در حق ملت ایران، جوانان ایران و حمایت از صدام حسین در طول هشت سال جنگ تحمیلی از این موارد است و زمانی که در عراق برای دیدن پسرم تحصن کردم، متوجه شدم. زمانی که پسرم رفت اصلا اطلاع نداشتم که چنین اختاپوسی وجود دارد،
وجه مشترک ماجرای خودتان را با فرزند آقای نوری چه میدانید؟
اصل کار فرقه رجوی ربودن است؛ آنها افراد را با حیله و شیادی در تور میاندازند. آقای نوری تبدیل به عصایی برای فرقه رجوی شده است تا بتوانند به آن عصا تکیه دهند. مثل فرزندان ما که چندین سال است، اسیر این فرقه هستند و اگر لازم باشد، عدهای را میکشند تا از خون آنها استفاده کنند.
برای دیدن عزیزانتان در پادگان اشرف امید داشتید؟
بله؛ زمانی که ما اشرف بودیم اکثریت خانوادهها امید داشتیم فرزندان خود را ببینیم چون نیممتر با هم فاصله داشتیم. یعنی منی که اینجا ایستاده بودم میتوانستم بچههای اسیر داخل اشرف را ببینم. خیلی نزدیک و بدون دوربین میتوانستم آنها را ببینم و با آنها صحبت و به عنوان یک مادر با آنها درددل کنیم. این افکار برایمان امید ایجاد میکرد. همین دیدن آنها که شاید فرزندان ما نبودند ولی همین، برای ما امید بود. وقتی میدیدیم آنها ما را با سنگ، آهن پاره و میلگرد میزنند ناامید میشدیم که چرا فرزندان ما با ما اینطور برخورد میکنند.
شرایط را نمیدانستید؟ منافقین را نمیشناختید؟
در تهران گفتند شما میروید و فرزندان خود را میآورید. ما به عراق آمدیم و حسرت یک دقیقه دیدن بچهها را داشتیم. وقتی وارد اشرف شدم اصلا اشرفی نمیشناختم، من فقط نجف اشرف را میشناختم؛ آن چهارسال که آنجا ماندم ازطریق جداشدههایی که الان در ایران یا خارج از کشور هستند این فرقه ملعون را شناختم که چه اختاپوس هزار سری است! آن منافق را در پرونده آقای نوری دیدید که گفت کشتیم و بیشتر هم میکشیم؛ درباره بچههای ما هم میگفتند دزدیدیم، خوب کاری کردیم. ما درد بیدرمانی داریم آقای صبحی.
برگردیم به لب مرز و از آنجا ادامه دهیم.
از مرز خارج و سوار اتوبوس شدیم تا ما را به اشرف ببرد. یک نفرجداشده که اسم او را نمیگویم بین ما بود. اواز جنایتهای فرقه منافقین در اشرف و در حق همان نفراتی که شش کیلومتر شش کیلومتر جاننثار مسعود ملعون بودند گفت. این فرد ۳۰ سال در فرقه بود و آنجا را خوب میشناخت...این فرد برای ما تعریف کرد دستور دادهاند که زنان از شوهران خود جدا شوند و هرکسی خواب پدر و مادر ببیند بهنوعی شکنجه میشود و برایش نشست «دیگ» میگذارند و برای هرکسی که خواب همسرش را ببیند نشست «بند ج» میگذارند.کسی اجازه ندارد با همسر خود در فرقه صحبت کند، همه باید طلاق اجباری بگیرند و بههمیندلیل همه ما همسرمان را طلاق دادیم و از بچههای خود جدا شدیم. او گفت که در اشرف کسی اجازه ندارد اسم خانواده را بیاورد چون خانواده امالفساد است. کسی حق ندارد خواب همسر یا نامزد خود را ببیند چون اگر تعریف کند دچار «بند ج» میشود. باید توبه کند و نشست دیگ برای او میگذارند.
منافقین آن زمان تحت پوشش و حمایت آمریکا بودند؟
بله. تحت حمایت شدید آمریکا بودند. تانکهای آمریکایی مانع این میشدند که ما به اشرف نزدیک شویم، آمریکایی ها حامی منافقین بودند.
چطور شد که عنوان سرهنگ گرفتید؟
این سؤال راباید از خانم عاج، نویسنده و کارگردان فیلم بپرسید. من فیلمها را به ایشان دادم و خانم عاج با توجه به فعالیتهایی که در اشرف و ایران داشتم این عنوان را استخراج کردند.
پس واژه سرهنگ از فیلم درآمد؟
این لقب را ارتش و پلیس عراق به من داد و بعدها نیز برخی خانوادهها من را با این لقب صدا میکردند؛ زیرا بابت کارهایی که باید انجام دهیم خیلی حرص میخوردم. مثلا باید در قسمت درب جنوب دکل میزدیم و این کارها را باید با سرعت انجام میدادیم؛ به خاطر همین اگر کمی اینور و آنور میشد خودم وارد جریان میشدم و به ارتش میگفتم کمک کنید تا این کارها به سرعت انجام شود. به خاطر همین ارتش عراق به من لقب «نقیب ثریا» را دادند. آنها میگفتند طوری اینجا فعالیت میکنید که ما باید برخی مواقع عقب بنشینیم تا شما کار کنید.
شما سفری به ژنو داشتید. نتیجه آن سفر چه شد؟
در طول این مدت چندین بار نامه به تمام نهادها در اشرف نوشتیم که توجهی نشد و هیچ جوابی نگرفتیم؛ این هم یکی از راههای امید ما بود و اسفند سال ۹۱ عازم سوئیس شدیم تا به سازمان ملل برویم و با نمایندههای حقوق بشر مستقیم صحبت کنیم. وقتی رسیدیم و میخواستیم وارد لابی شویم فرقه رجوی روبهروی ساختمان سازمان ملل از کسانی که در ایران اعدام شده بودند یا زندانی سیاسی هستند، چند تا عکس گذاشته بود تا از آنها دفاع کند؛ زمانی که وارد شدیم آنها ما را نمیشناختند. آقای آتابای جلو رفت و گفت این عکس چیست؟ گفت تو فارس هستی؟ گفت بله، من از ایران آمدهام تا به شما کمک کنم.
چرا؟
چون اگر این را نمیگفتیم به ما اجازه ورود نمیدادند. با احترام ما را برای ورود به لابی راهنمایی کردند. گفتیم پیش چه کسی برویم؟ گفت پیش بهزاد نظیری بروید. پرسیدم ایشون کیست؟ که پاسخ داد ایشان روابط عمومی ما در سوئیس و سازمان ملل است. چند خانواده بودیم؛ یک خواهر، من و دو برادر بودیم که وارد شدیم و اینجا بود که بنرها را باز کردیم و اینها ما را شناختند و نظیری چندین بار ما را تهدید کرد.
یعنی چه گفت؟
گفت شما را میکشیم. گفت من یک روز تو را میکشم.
ظاهرا در یکی از این پنلها، آقای امیرارجمند حضور داشتند و بحثی صورت گرفته بود. ماجرا چه بود؟
آقای امیرارجمند به ظاهر اعلام میکرد من با این گروهک هیچ کاری ندارم اما در بین اعضای فرقه شدیدا فعال بود که بعدا متوجه شدیم برادر ایشان در این فرقه تروریستی حضور داشته و جزو فرماندهان اصلی این گروهک است. درگیری لفظی بین ایشان و آقای آتابای پیش آمد و آتابای خطاب به او گفت چرا خودتان را معرفی نمیکنید؟ چرا نمیگویید برادر شما سالهای زیادی در خدمت فرقه است و علیه ملت ایران کار میکند؟ او گفت شما دروغ میگویید، چنین مسألهای وجود ندارد و حرفهایی که بیان میکنید، واقعیت ندارد و دروغ است. هیچ زمانی نشده که به خانوادهها اجازه دیدار و ملاقات ندهیم و هر کسی میتواند بچههای خود را ببیند. افرادی که در آن پنل بودند، شروع به تکرار این حرف کردند و در نهایت امیر ارجمند بزرگترین شاهد آن جلسه بود تا ثابت کند که ما اجازه ملاقات دادیم و اینها خودشان برای دیدار بچههایشان نیامدند.
این نکته خیلی جالب است که آقای ارجمند از منافقین حمایت میکرد ولی زمانی که به او گفته شد خودت و برادرت جزو منافقین هستید، شاکی شد. یعنی این فرقه به حدی منفور است که حتی وقتی کسی که برای آنها کار میکند، راضی نیست که هزینه آن را بپردازد و قبول کند که خود و خانوادهاش درگیر این فرقه شدند.
درست است. اما اینها به نوعی شاهد بیطرفی بودند که میخواستند این مسأله را در جامعه و جمع جلوه دهند که هیچ مشکلی درخصوص دیدار با ساکنان اشرف وجود ندارد. خیلی قشنگ از آنها دفاع میکرد و میگفت درب اشرف باز است و هر کسی میتواند نفرات خود را ببیند، من شاهد هستم که هیچ مشکلی برای دیدار و ملاقات وجود ندارد. در صورتی که برادر ایشان در فرقه اسیر است ولی کسی ایشان را نمیشناسد. من هم نمیشناختم. وقتی با آقای آتابای درگیر شد، فهمیدم که برادر او در فرقه است.
از آن زمان به بعد پیامی از منافقین دریافت نکردید؟ در چه خصوص؟ تهدید؟
خیر. در ایران تهدید نشدم ولی در سوئیس تهدید شدم که فیلم آن را دارم. در همان نمایشگاه عکسی که گذاشته بودند، من را شناختند و وقتی از سازمان ملل بیرون آمدیم، دنبال ما راه افتادند و تا زمانی که سوار اتوبوس شویم، پشت سر ما بودند. وقتی سوار اتوبوس شدیم ۴-۳ نفر از آنها سوار شدند. مترجمی که پیش ما بود به راننده اتوبوس گفت که این افراد مارا تهدید به کشتن میکنند، اینها را پیاده کنید و راننده اتوبوس هم آنها را پیاده کرد و گفت حالا که در خطر هستید، شما را جلوی اداره پلیس میبرم و همین کار را هم کرد و ما پیاده شدیم. اما آنها با ماشین دیگری دنبال ما بودند و میخواستند من را بگیرند که خانوادهها فهمیدند و داد زدند که ثریا چند نفر پشت سر شما هستند که خوشبختانه پلیس خود را رساند و دو نفر از آنها را دستگیر کرد و من به اداره پلیس رفتم و جریان را توضیح دادم که این افراد بچههای ما را دزدیدهاند و میخواستیم از سازمان ملل کمک بگیریم که اینها ما را تهدید میکنند پلیس آنها را زندانی کرد و قرار شد بعد از دو سه ماه عکسها و فیلمها را ببریم و شکایت خود را در اداره پلیس ثابت کنیم اما متاسفانه نتوانستیم این روند را ادامه دهیم و شکایت ما در اداره پلیس سوئیس مانده است.
سال گذشته کشور درگیر حاشیههایی شد و یکسری مسائل پیش آمد و به نوعی اعتراضی بود که تبدیل به اغتشاش شد. به نظرتان منافقین تا چه حد در تبدیل اعتراضات و اینکه مطالبه مردم را به اغتشاش تبدیل میکنند، نقش داشتند؟
منافقین که به طلاق اجباری و ازدواج سازمانی اعتقاد دارند برای موضوعاتی سینه چاک میکنند که اصلا به اقدامات و فعالیتهای آنها نمیآید و شعاری به نام زن، زندگی، آزادی را بیان میکنند؛ شما که از نزدیک شاهد خطمشی آنها بودید آیا این مسأله در خصوص خود منافقین و افراد فرقه صدق میکند؟
اگر اجازه بدهید قبل از پرداختن به این موضوع به این مسأله اشاره کنم که ما سال ۸۸ خیلی خوب پیش میرفتیم تا حدی که نفرات زیادی اعلام جدایی کرده بودند و میخواستند بیرون بیایند. برنامه ای در سال ۸۸ در ایران اتفاق افتاد را به یاد دارید؟
بله، فتنه سال ۸۸.
منافقین آن زمان از آب گل آلود شاه ماهی را گرفتند و از همه افراد سازمان منافقین که در این اغتشاشات فعالیت داشتند عکس و فیلم گرفتند و به اشرف فرستادند و آنها این تصاویر را در سیمای خود پخش و اینطورعنوان کردند که نفرات ما را ببینید ما اقداماتمان را شروع کرده ایم و خرداد امسال ازمهران به تهران میرویم. به همین دلیل نفراتی که اعلام جدایی کرده بودند با دیدن این فیلمها منصرف شدند و در اشرف ماندند و آنها به هدف اصلی خودشان رسیدند. به اغتشاشات سال گذشته در ایران برمیگردم. فرقه رجوی درهمه حال منتظر گرفتن یک آتو از ایران است. به زن، زندگی، حجاب و برنامههایی که خود رجوی در اشرف داشت اشاره کنم. زمانی که زنان ایرانی راازنزدیک در اشرف دیدم، وحشت کردم.
چرا؟
چون همه آنها با ریش و سبیل بودند و روسریهای قرمز و خاکستری بر سر داشتند. رنگ پوست آنها سیاهسوخته بود و صدایشان عین مردها بود و تا زیر زانو پوتین میپوشیدند. من اینها را دیدم گفتم من از چهره شما ترسیدم. گفتم این چه وضعیتی است؟ این شعار مریم رجوی برای اینها بود که یک زن اجازه ندارد از کرم استفاده کند، قیافه و صدای زن باید خشن باشد و اجازه ندارد لباس نو و تازه تن کند. حتی اجازه ندارند پوتینهایشان را از پایشان دربیاورند . پیش آمده بود که از اشرف دختر فراری داشتیم که میگفت دخترها اجازه نداشتند با جنس مخالف صحبت کنند و به جنس مرد «استفراغ خشک» لقب داده بودند و جنس زن را «عفریته» مینامیدند و میگفتند اینها نباید با هم صحبت کنند چون دچار بند(ج) میشوند که خدمت شما شرح دادم. همین مریم قجر به زنان فرقه دستور داده است که روسری شما نباید عقب برود و باید این را حفظ کنید ولی همین فرد برای جوانان ما دم از زن، زندگی و آزادی میزند و برخی افراد هنوز از شیادیهای این فرقه غافل هستند. زمان اغتشاشات میدیدیم که مریم رجوی زنان را تشویق میکرد که روسریها را بردارید. شما زن هستید و باید در همه اتفاقات و مراحل حضور داشته باشید. ولی او در اشرف به زنان اجازه نمیدهد بیشتر از دو سه ساعت استراحت و با جنس مخالف صحبت کنند، به زنان اجازه ملاقات با خانواده و ارتباط با بچه و شوهرشان را نمیدهد و مسعود رجوی در یک شب خطبه طلاق هزار زن را خواند و به آنها گفت حلقههای خود را روی میز بگذارید. آن وقت چنین کسانی که هیچ حق و حقوقی برای افراد قائل نیستند و رفتار غیرانسانی و غیرقانونی با اعضای اشرف دارند، برای جوانان ما خطمشی تعیین میکنند.
این روند در آلبانی هم تداوم دارد؟
در آلبانی هم شاهد این اقدامات هستیم. صحبتهای خانم بتول سلطانی، رئیس شورای رهبری فرقه را که فرار کرده است، شنیدید؛ وی زمانی که خانوادهها متحصن بودند مطالبی را درباره رقص رهایی مسعود رجوی که به هزار شین معروف است، افشا کرد که یک شبه همه زنان و دختران را صدا کرده و گفته هیچ کدام از شما به نفرات اینجا تعلق ندارید و زن من هستید و سپس عقد خودش با آنها را خوانده است، به یاری خانوادهها آمد و ما این حرفها را پشت بلندگوها پخش میکردیم.
سراغ احمد شهید رفتید؟
بله، یکی از اینها گفت شما باید احمد شهید را ببینید. اگر او به شما وعده دیدار بدهد حتما این اتفاق خواهد افتاد. در جلسهای که به اتفاق احمد شهید و چند خانواده برگزار شد تصاویر مرتبط با خانوادههایی که در اشرف ضجه میزنند و ناله میکنند و آنها ما را با سنگ میزنند و تهدید میکنند را به احمد شهید نشان دادم. او خیلی متاسف شد و گفت واقعا این نقض قانون حقوق بشر است و چرا باید شما را بزنند و تهدید کنند و چرا شما نباید از امکان دیدن فرزندانتان برخوردار باشید؟ گفتم این وضعیت خانوادههاست. ما چند هزار خانواده هستیم و در عرض چهارسالی که در آنجا تحصن کردیم اجازه دیدار فرزندانمان را ندادند ... او قول و وعده کمک داد و گفت من بعدازظهر در پنل شماره ۱۵جلسه دارم و شما هم بیایید در نهایت پنل برقرار شد و ما رفتیم. نفرات فرقه روسری قرمز بهسر داشتند. جلو نشسته بودند و ما عقب نشستیم. آنها صحبت کردند و به احمد شهید شرح دادند که اینها که به اینجا آمدهاند، مزدور هستند من بلند شدم و گفتم که امیراصلان حسنزاده پسر من است، شما او را از راه ترکیه دزدیدید و من عکس و شرح حال را به آقای احمد شهید نشان دادم و گفتم شما عکسها و فیلمها را دیدید. اما او خیلی راحت گفت من ندیدم! من در اینخصوص با شما صحبت نکردم و خیلی راحت ما را رد کردند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مریم رجوی سازمان منافقین جنگ تحميلي گروهک منافقین داعشی های دهه ۶۰ ایران سازمان مجاهدین خلق مسعود رجوی ثریا عبداللهی کمپ اشرف شهید القدس چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی شهادت سردار سلیمانی مجلس شورای اسلامی سازمان تروریستی منافقین اجازه ندارد سازمان ملل اداره پلیس خانواده ها فرزندان ما احمد شهید فرقه رجوی کمپ اشرف فیلم ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۲۸۱۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشگاه تهران از سال آینده در شعبه نجف اشرف دانشجو میپذیرد
رییس دانشگاه تهران از مصوبه هیأت امنای این دانشگاه برای راهاندازی شعبههای دانشگاه در سه خوشه اصلی شامل حوزه کشورهای خاورمیانه و آفریقا، کشورهای حوزه اوراسیا و شبه قاره هند، گفت: هدف گذاری اصلی این دانشگاه در عراق ناظر بر راهاندازی شعبه دانشگاه در شهر نجف اشرف و گسترش شعب در دیگر شهرهای عراق است.
به گزارش ایرنا، سید محمد مقیمی در دیدار با معاون پژوهش و تحول علمی وزیر علوم عراق که در محل دفتر رییس دانشگاه تهران برگزار شد، افزود: مشترکات فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی بین مردم ایران و عراق موجب شده است که ما فارغ از مرزهای جغرافیایی ایران و عراق، این دو کشور را به عنوان یک امت مشترک و ملت واحد تلقی کنیم و پیشرفتهای عراق را پیشرفتهای خود میدانیم. سیاست جمهوری اسلامی ایران گسترش همکاری علمی با کشورهای همسایه بویژه کشور عراق است و کشور دوست و برادر عراق را اولویت اول دانشگاه تهران در توسعه تعاملات علمی و دانشگاهی میدانیم.
وی از ترسیم نقشه راه تعاملات علمی بینالمللی در دوره جاری مدیریتی دانشگاه تهران خبر داد و گفت: در این نقشه راه، اولویت اصلی ما به کشورهای منطقه اختصاص پیدا کرده است. همچنین ساختاری را برای ایجاد شعبههای دانشگاه تهران در خارج از مرزهای جغرافیایی ترسیم کرده و سه خوشه اصلی شعب شامل شعبههای مربوط به حوزه کشورهای خاورمیانه و آفریقا، خوشه کشورهای حوزه اوراسیا و خوشه شبه قاره هند را به تصویب هیأت امنای دانشگاه تهران رساندهایم.
رییس دانشگاه تهران از افتتاح شعبه دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در آفریقای جنوبی همزمان با سفر آتی رییسجمهور به این کشور خبر داد و گفت: شعبه دانشگاه تهران در کشور گرجستان راهاندازی شده و پذیرش دانشجو در این شعبه آغاز شده است و شروع به کار این شعبه دانشگاه تهران را به زودی شاهد خواهیم بود. در دوبی نیز شعبه دانشگاه تهران در حال شکلگیری است و بر اساس مذاکرات با مقامات هندوستان، به زودی شعبه دانشگاه تهران در دهلی نو تأسیس می شود.
مقیمی: دانشگاه تهران از سال آینده در شعبه نجف اشرف دانشجو می پذیرد
مقیمی با اعلام اینکه اولین اقدام دانشگاه تهران در ۲.۵ سال اخیر تلاش برای ایجاد شعبه دانشگاه در کشور دوست و برادر عراق بوده است، به همکاریها و مراودات گسترده دانشگاه تهران با دانشگاههای عراق و امضا و مبادله تفاهمنامههایی با این دانشگاهها اشاره کرد و بیان داشت: با وجود همه این تعاملات، هدفگذاری اصلی دانشگاه تهران در عراق ناظر بر راهاندازی شعبه دانشگاه در شهر نجف اشرف و گسترش شعب در دیگر شهرهای عراق است. رویکردمان در خصوص شعبه عراق با شعب سایر کشورها کاملاً متفاوت است و هدفمان این است که رشتههای مورد نیاز دولت و مردم عزیز عراق در این شعبه راهاندازی شوند.
رییس اجلاس رؤسای دانشگاههای برتر ایران با یادآوری اینکه دانشگاههای برتر ایران منتظر هستند تا بر اساس نتیجه راهاندازی شعبه دانشگاه تهران در نجف اشرف نسبت به گسترش فعالیتهای خود در عراق جدیتر عمل کنند، سرعتبخشی برای صدور مجوزهای لازم در خصوص راهاندازی این شعبه دانشگاهی را مورد تاکید قرار داد و گفت: راهاندازی شعبه دانشگاه تهران در عراق فصل جدیدی در روابط علمی و دانشگاهی دو کشور ایجاد میکند. تفاهمنامهای حقوقی به منظور تأمین فضای فیزیکی و برخی دیگر از خدمات مورد نیاز برای شعبه دانشگاه تهران در نجف اشرف، با یک سرمایهگذار عراقی منعقد کردهایم که بر این اساس ساختمان مناسبی نیز برای شعبه عراق اختصاص پیدا کرده و استانداردهای مدنظر وزارت علوم عراق در آن اعمال میشود.
مؤسس و رییس کرسی کارآفرینی یونسکو در آسیا و اقیانوسیه از آمادگی این کرسی و دانشگاه تهران به منظور توسعه فعالیتها در حوزههای کارآفرینی، مهارتورزی دانشجویان، اجراییسازی تفاهمنامههای دانشگاه تهران با دانشگاههای کشور عراق و استقرار شعبه شرکتهای دانشبنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در عراق با محوریت شعبه دانشگاه تهران در نجف اشرف خبر داد و از معاون وزیر علوم عراق خواست تا تعدادی از اساتید برجسته و تراز اول دانشگاههای عراق را برای عضویت هیأت علمی وابسته دانشگاه تهران در شعبه نجف اشرف معرفی نماید تا پس از بررسی پرونده علمی آنها، در دستور کار هیأت اجرایی جذب هیأت علمی دانشگاه تهران قرار گیرد.
الهام امینزاده معاون بینالملل دانشگاه تهران نیز در این دیدار که با حضور یحیی بوذرینژاد مسئول راهاندازی شعبه دانشگاه تهران در عراق، عبدالرضا سیف رییس دانشکده ادبیات و علوم انسانی و حمید زارع رییس دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: در حال حاضر بیش از ۶۰۰ دانشجو از کشور عراق در حال تحصیل در دانشگاه تهران هستند که بیش از ۸۰ درصد آنها در مقطع دکتری تحصیل میکنند.
معاون بینالملل دانشگاه تهران، تمرکز دانشگاه تهران در توسعه روابط با عراق را ناظر بر راهاندازی شعبه دانشگاه تهران در نجف اشرف دانست و افزود: بر اساس رشتههایی که در شعبه عراق راهاندازی میشوند و با توجه به اینکه اساتید در این شعبه به دو زبان عربی و انگلیسی تدریس خواهند کرد، در حال شناسایی و انتخاب اساتید دانشگاه تهران برای تدریس در شعبه دانشگاه تهران در نجف اشرف هستیم.
یحیی بوذرینژاد، مسئول راهاندازی شعبه دانشگاه تهران در عراق نیز از رشتههای گروههای مدیریت، حقوق نفت و گاز، زیستشناسی، بیوتکنولوژی، مهندسی کامپیوتر، علوم سیاسی و غیره به عنوان رشتههای اولویتدار برای راهاندازی در شعبه دانشگاه تهران در نجف اشرف نام برد و با ابراز امیدواری نسبت به انجام اولین دوره پذیرش دانشجو در این شعبه برای سال تحصیلی آینده، بیان داشت: در این شعبه علاوه بر بهرهگیری از ظرفیت استادان دانشگاه تهران، از همکاری استادان تراز اول دانشگاههای عراق نیز استفاده خواهیم کرد.
لبنا خمیس مهدی معاون پژوهش و تحول علمی وزارت علوم عراق هم با ابراز خرسندی از حضور در دانشگاه تهران، از معاونت پژوهش و تحول علمی وزارت علوم عراق به عنوان یک نهاد راهبردی و به مثابه ستون فقرات این وزارتخانه با ماموریتهایی نظیر مسئولیت تمام امور مربوط به دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای عراق، رتبهبندی مجلات علمی عراقی، رصد وضعیت دانشگاههای عراق در رتبهبندیهای بینالمللی، رصد مقالات و آثار علمی دانشگاههای عراق، بررسی توافقنامههای بین دانشگاههای عراق با دانشگاههای دیگر کشورها، بازنگری و بروز رسانی سرفصلهای دروس دانشگاهی و غیره نام برد.
معاون وزیر علوم عراق همچنین با استقبال از تأسیس شعبه دانشگاه تهران در نجف اشرف، بیان داشت: پرونده ایجاد این شعبه را پس از مطالعه دقیق، به بخش مربوطه در وزارت علوم عراق ارجاع دادهایم. تأسیس شعبه دانشگاه تهران در نجف اشرف یک اولویت برای ما محسوب میشود و شخص وزیر علوم عراق کاملاً در جریان تأسیس این شعبه قرار دارد. بنابراین با تسریع در بررسی پرونده، امیدواریم به زودی شاهد نهایی شدن تأسیس این شعبه دانشگاهی در عراق باشیم.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران، مقیمی رییس دانشگاه تهران در بخش دیگر این نشست، با اشاره به حضور دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران به عنوان تنها دانشگاههای ایرانی حاضر در میان ۱۰ دانشگاه برتر خاورمیانه بر اساس آخرین رتبهبندی بینالمللی سایمگو، خاطرنشان کرد: دو دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران تفاهمی دارند که فعالیتهای بینالمللی مشترکی را رقم زنند.
وی از برگزاری جشن یکهزار و هفتصد و پنجاه و هفتمین سال پایهگذاری سنت آموزش عالی در جهان در خرداد ماه از سوی دانشگاه تهران خبر داد و بیان داشت: هر چند ۹۰ سال از قدمت ساختمانها و مکان فعلی دانشگاه تهران وجود دارد میگذرد، اما سیر تکامل دانشگاه تهران بیانگر این است که قدمت دانشگاه تهران بسیار فراتر از ۹۰ سال است. یونسکو در سال ۲۰۱۷ میلادی دانشگاه جندی شاپور را با قدمت ۱۷۵۰ سال به عنوان قدیمیترین نهاد علم در ایران معرفی کرده است و شورای عالی انقلاب فرهنگی در فروردین ماه ۱۴۰۳ مصوب کرد که دانشگاه تهران میراثدار این قدمت آموزش عالی در ایران است.
مقیمی: دانشگاه تهران از سال آینده در شعبه نجف اشرف دانشجو می پذیرد
رییس ستاد بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی ایران با دعوت از هیأت عراقی و رؤسای دانشگاههای برتر عراق برای حضور در آئین افتتاح این بزرگداشت که خرداد ماه در دانشگاه تهران برگزار میشود، افزود: شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست رئیسجمهور کشورمان، مأموریت ویژهای را برای فعالیتهای ارتقای نقش دانشگاه در تمدنسازی برعهده دانشگاه تهران قرار داده است، این دانشگااه در طول سالهای فعالیت خود ۷۰۰ تفاهمنامه با دانشگاههای معتبر دنیا امضا کرده است و ۸ خرداد ماه ۱۴۰۳ مراسم باشکوهی با حضور رؤسای دانشگاههای مهم دنیا و شخصیتهای بینالمللی در دانشگاه تهران برگزار می شود.
وی با بیان اینکه دانشگاه تهران دارای نزدیک به ۵۰ هزار دانشجو، ۲۲۰۰ عضو هیأت علمی دائم و چهار هزار عضو هیأت علمی پاره وقت است، گفت: بیشتر اساتید دانشگاه تهران فارغالتحصیل بهترین دانشگاههای دنیا هستند و بیش از ۱۰۰ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در دانشگاههای کشورهای اروپایی در حال گذراندن فرصت مطالعاتی یا تدریس فصلی در دانشگاههای معتبر آمریکا و کانادا هستند. بنابراین دانشگاه تهران بخاطر قدمت و پایداری خود و با اتکا به اعضای هیأت علمی توانمند توانسته است در دنیا بدرخشد و دانشگاههای غربی نیازمند ظرفیتهای علمی و توان اساتید ما هستند.
در پایان این دیدار، هدایایی به رسم یادبود از سوی رییس دانشگاه تهران به لبنا خمیس مهدی معاون پژوهش و تحول علمی عراق و هیأت همراه وی متشکل از مدیران کل و رؤسای ادارات این معاونت تقدیم شد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: تاسیس رشته مطالعات عربستان در دانشگاه تهران